بزرگنمایی:
بابلسر، از دیرباز یکی از مهمترین کانونهای شهری و گردشگری استان مازندران در کرانه جنوبی دریای خزر به شمار میرود. موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد این شهر در مجاورت دریا، رودخانه بابلرود، دشتهای حاصلخیز و قرارگیری در مسیر محورهای ترانزیتی شمال باعث شده تا بابلسر همزمان از ظرفیتهای زیستمحیطی، اقتصادی و گردشگری قابلتوجهی برخوردار باشد.

به گزارش پایگاه خبری فجر شمال، موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد شهر بابلسر در مجاورت دریا، رودخانه بابلرود، دشتهای حاصلخیز و قرارگیری در مسیر محورهای ترانزیتی شمال باعث شده تا این شهر همزمان از ظرفیتهای زیستمحیطی، اقتصادی و گردشگری قابلتوجهی برخوردار باشد.
با این حال، رشد فزاینده جمعیت شهری، گسترش بیبرنامه فضاهای مسکونی، فشار فصلی گردشگران، بحران مدیریت پسماند، کمبود زیرساختهای زیستمحیطی و نارسایی در نظام مدیریتی شهری، در سالهای اخیر زیستپذیری بابلسر را با تهدیداتی جدی مواجه ساختهاند. از سوی دیگر، قرارگیری شهر در معرض مخاطرات اقلیمی مانند سیلاب های ناگهانی، پایین رفتن سطح آب دریا، فرونشست زمین و فرسایش خاک، مسئله تابآوری شهری را به یکی از دغدغههای بنیادین در مسیر توسعه پایدار بدل کرده است.
با توجه به این شرایط، یاداشت حاضر تلاش میکند با نگاهی تحلیلی و بینرشتهای، به بررسی پیوسته و همزمان سه مؤلفه کلیدی بپردازد:
1. سطح زیستپذیری شهر بابلسر از نگاه شاخصهای کیفی زندگی شهری؛
2. وضعیت تابآوری شهری در برابر مخاطرات محیطی و انسانی؛
3. روند تغییرات محیطزیستی و آثار آن بر پایداری حیات شهری.
هدف آن است که ضمن شناسایی دقیق چالشها و فرصتها، زمینهای برای بازنگری در سیاستگذاریهای شهری، آمایش محیطزیست و تقویت تابآوری اجتماعی و اکولوژیکی شهر بابلسر فراهم گردد.
1. سطح زیستپذیری شهر بابلسر از نگاه شاخصهای کیفی زندگی شهری؛
زیستپذیری به مجموعهای از شرایط و امکانات اطلاق میشود که کیفیت زندگی در یک شهر را برای ساکنان آن قابلتحمل، مطلوب و رضایتبخش میسازد. این مفهوم از طریق شاخصهای کیفی زندگی شهری اندازهگیری میشود؛ شاخصهایی چون کیفیت محیطزیست، دسترسی به خدمات، حملونقل، فضاهای عمومی، امنیت، مشارکت اجتماعی و عدالت فضایی. شهر بابلسر، با ویژگیهای منحصربهفرد طبیعی و موقعیت ساحلیاش، از یکسو دارای پتانسیل بالایی برای ارتقاء زیستپذیری است، و از سوی دیگر، با برخی چالشهای ساختاری روبروست.
با این حال، زیستپذیری در بابلسر با چالشهایی نیز مواجه است. که یکی از آنها رشد نامتوازن شهری و گسترش افقی بدون زیرساخت کافی است، رشد نامتوازن شهری به حالتی اطلاق میشود که در آن توسعه فیزیکی شهر (اعم از مسکونی، تجاری یا گردشگری) با برنامهریزی اصولی همراه نبوده و میان ابعاد مختلف توسعه مانند زیرساخت، خدمات، جمعیتپذیری و ظرفیتهای محیطی همخوانی وجود ندارد. در شهر بابلسر، این مسئله عمدتاً بهصورت گسترش افقی (Sprawl) و پراکندگی ساختوسازها در حاشیه شهر و اراضی کشاورزی نمود پیدا کرده است. یکی از مهمترین مؤلفههای زیستپذیری شهری، برخورداری شهروندان از فضاهای سبز کافی، ایمن، در دسترس و با کیفیت است. فضای سبز شهری نهتنها نقش زیباشناختی و اکولوژیک دارد، بلکه مستقیماً بر سلامت روانی، تعاملات اجتماعی، کاهش دمای شهری و بهبود کیفیت هوا تأثیر میگذارد.
در شهر بابلسر، اگرچه بهدلیل موقعیت طبیعی و اقلیم معتدل، پتانسیل توسعه فضاهای سبز فراوان است، اما در عمل با کمبود سرانه فضای سبز بهویژه در مناطق پرتراکم و کمبرخوردار مواجه هستیم. بیشتر بوستانها در مرکز شهر یا نواحی توریستی متمرکز شدهاند و محلات پرتراکم جنوبی یا شرقی شهر از این فضاها بیبهرهاند.
یکی از چالشهای جدی زیستمحیطی در شهرهای ساحلی مانند بابلسر، مدیریت ناکارآمد پسماندهای شهری و گردشگری است؛ پدیدهای که آثار منفی آن بهویژه در نواحی حساس و ارزشمند اکولوژیکی نظیر سواحل دریای خزر و حریم رودخانه بابلرود بهشدت مشهود است. انباشت زباله در سواحل و نوارهای شنی، بهویژه در فصلهای پرگردشگر، به دلیل نبود مخازن مناسب، جمعآوری ناکافی و بیتوجهی گردشگران، ریزش مستقیم فاضلاب های خانگی و تجاری به بابلرود و کانالهای منتهی به آن، که بهعلت نبود شبکه تصفیه یا مدیریت فاضلاب و نظارت ضعیف تشدید شده است. و بر شدت آشفتگیهای کالبدی و عملکردی شهر دامن زده است.
٢-وضعیت تابآوری شهری در برابر مخاطرات محیطی و انسانی؛
تابآوری شهری (Urban Resilience) به توانایی یک شهر برای مقاومت، تطبیق و بازیابی سریع از اثرات مخاطرات طبیعی، انسانی یا ترکیبی از آنها گفته میشود. این مفهوم شامل آمادگی ساختاری، مدیریتی، اجتماعی و زیستمحیطی برای پاسخگویی به بحرانهایی مانند سیل، زلزله، تغییر اقلیم، بحرانهای اقتصادی، ناپایداری اجتماعی و بیماریهای فراگیر است.
این فشار دورهای اما مکرر، بدون زیرساختهای متناسب، منجر به افزایش آلودگیهای زیستمحیطی و کاهش ظرفیت خودترمیمی طبیعت میشود.
نابودی سطوح سبز و پوششهای طبیعی، بهویژه در حاشیه رودخانه و نوار ساحلی، موجب افزایش خطر سیلابهای شهری، کاهش ظرفیت جذب روانابها، و افت تابآوری طبیعی شهر در برابر مخاطرات اقلیمی شده است.
کاهش فضای سبز عمومی، آلودگیهای زیستمحیطی، و تمرکز امکانات در نواحی خاص، منجر به افت سطح زیستپذیری در بسیاری از محلات شهری و افزایش نارضایتی ساکنان شده است.
تخریب طبیعت و آشفتگیهای کالبدی زیستمحیطی موجب شده تا بخشی از جاذبههای گردشگری بابلسر در سالهای اخیر تکراری، صنعتی یا ناسازگار با طبیعت جلوه کند، و از سویی، رقابت با سایر شهرهای ساحلی از دست برود.
توسعه بدون ملاحظات محیطزیستی، شهر را وابسته به گردشگری فصلی و پروژههای سرمایهگذاری کوتاهمدت کرده که بدون پایداری منابع طبیعی، در درازمدت شهر را آسیبپذیر و ناپایدار خواهد کرد.
اگرچه بابلسر همچنان از ظرفیتهای بکر و ارزشمند زیستمحیطی نظیر رودخانهی زنده و جاری بابلرود، سواحل طبیعی ماسهای، پوشش گیاهی بومی، و آبوهوای معتدل بهرهمند است و این داشتهها پتانسیل قابل توجهی برای توسعه پایدار و زیستپذیر شهری فراهم میآورند، اما روندهای فعلی همچون گسترش بیرویه ساختوساز، تخریب طبیعت، بهرهبرداری ناپایدار از منابع و نبود مدیریت یکپارچه محیطی، اگر بهموقع و با مداخلهای جدی، سیاستگذاری مبتنی بر دانش، و مدیریتی هوشمندانه متوقف نشوند، بیتردید در آیندهای نهچندان دور، شهر را از حیث زیستمحیطی دچار تنش و از منظر اقتصادی ـ اجتماعی نیز گرفتار ناپایداریهای عمیق خواهند کرد. این وضعیت، نهتنها حیات اکولوژیک منطقه را تهدید خواهد کرد، بلکه تابآوری شهر در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی را کاهش داده و کیفیت زندگی شهروندان را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار خواهد داد.
جمعبندی؛
تحلیل وضعیت تابآوری و پایداری محیطزیست در شهر ساحلی بابلسر نشان میدهد که اگرچه این شهر از ظرفیتهای طبیعی، اقلیمی و گردشگری منحصربهفردی برخوردار است، اما نبود مدیریت محیطی یکپارچه، توسعه کالبدی بیضابطه، فشار جمعیت فصلی و فقدان زیرساختهای مقاوم، سطح تابآوری آن را در برابر بحرانهای طبیعی و انسانی بهشدت کاهش داده است. تخریب تدریجی سرمایههای اکولوژیک همچون بابلرود، سواحل طبیعی و پوشش گیاهی بومی، نهتنها تعادل محیطی منطقه را تهدید میکند، بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز تحت تأثیر قرار داده و توسعه پایدار شهر را در معرض خطر قرار میدهد.
در چنین شرایطی، بازنگری در سیاستهای توسعه شهری، احیای نظام مدیریت محیطزیست، تقویت زیرساختهای تابآور، و جلب مشارکت اجتماعی برای حفاظت از منابع طبیعی، ضرورتی انکارناپذیر است. بابلسر میتواند با اتکا به ظرفیتهای بومی و بهرهگیری از الگوهای هوشمندانه برنامهریزی، الگویی برای پایداری در شهرهای ساحلی کشور باشد، بهشرط آنکه تغییر رویکرد از «توسعه صرف» به «توسعه پایدار» در دستور کار جدی مدیران و نهادهای مسئول قرار گیرد.
هادی اسمعیل پور لنگوری
خبر: مسعود پاشنا