آخرین مطالب

چرا لوح های تقدیر را به سینه دیوار می زنیم سیاست و جامعه

چرا لوح های تقدیر را به سینه دیوار می زنیم

  بزرگنمایی:

هر سال به تعداد قاب های نفیس و جملات راضی کننده و گاهی غرورآفرین اضافه می شد لوح سپاس، تقدیرنامه، لوح یادبود، تندیس جشنواره و غیره، آنها را از اداره بیرون نمی آوردم ولی اطاقم که جابجا می شد، با آنها مشکل داشتم. مجبور می شدم دیوار جدید را سوراخ سوراخ کنم ولی خوشم می آمد که دیوار پر باشد بالاخره تزیینی برای دیوارهای سرد و بی روح اداره بودند ولی تعدادش که زیاد شد کم کم آنها را به خانه آوردم کمد دم در جای خوبی بود.

یک روز پنجشنبه گلی خانم (کسی که در نظافت خانه به من کمک می کند) که برای کفش هایم دنبال جا می گشت چشمش به آنها افتاد و گفت اگر این قاب ها را نمی خواهید این کاغذهایش را که به درد نمی خورد، بیرون بیاورید تا قاب ها را به یک کاری بزنیم یا بفروشیم که البته پولی بابتش نمی دهند. من که از حرفش کمی جا خورده و کمی هم دلخور شده بودم، همه قاب ها و لوح ها را توی یک کارتن چیدم و به او گفتم آنها را توی انبار زیرزمین ببرد چون به نحوی آنها بخشی از خاطرات دوران پرمشقت کارهایم بودند و دلم نمی خواست آنها را بی مقدار کنند و ارزش آنها را که به کارهای سال های عمر من برمی گشت، ناچیز جلوه دهند.

مدتی بعد وقتی رختخواب های اضافی را در انبار جا می دادیم، باز جا کم آمد این کارتن را بیرون آوردند و سرایدار ساختمان گفت خانم دکتر این آشغال ها را دور بریزم؟ و من که خیلی ناراحت شده بودم، به سرایدار گفتم اینها آشغال نیستند و در کارتن را باز کردم و یکی از آن مهم ها را نشانش دادم که رییس جمهوری که دوست داشتم آن را امضا کرده بود. سرایدار کمی ناباورانه به آن نگاه کرد و گفت خیلی جالب است آیا به همه افراد از این قاب ها می دهند، من فکر کردم و گفتم به آنها که کارهای مهمی انجام می دهند. سرایدار فینش را بالا کشید و گفت اگر شما به اندازه این همه قابی که در این کارتن گذاشته ای کار انجام داده باشی که وضع ما باید بهتر از این می شد. تازه مهندس مددی را که می شناسی همان که سال پیش مرد او دو کارتن قاب داشت. بعد از مرگش بچه هایش آنها را گذاشته بودند دور تابوتش و می گفتند پدرمان چقدر برای این کشور زحمت کشید و شیون می کردند.
آنقدر عصبانی شدم که می خواستم کله اش را بکنم توی دلم گفتم باید قبل از مرگم آنها را نابود کنم کارتن را به محل کارم بردم چون باز دلم نمی آمد آنها را دور بریزم. اصلا موضوع این است که من هیچ چیز را نمی توانم دور بریزم شاید برای این است که فکر می کنم هر چیزی یک روزی به درد می خورد تازه کاغذ باطله ها را هم دور نمی ریزم چه برسد به تابلویی که قابی هم دارد و اصلا دور انداختنش خیلی مهارت می خواهد.
البته از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد شاید هم می خواهم به کسانی که مرا نمی شناسند و با گرفتن یک لوح تقدیر از رئیس آبدارخانه اداره شان برای آنکه استکان های خالی چای را مرتبا به آبدارخانه برده اند و تحویل آبدارچی داده اند، پز می دهند و می آیند و پشت چشم نازک می کنند و افاده می فروشند بگویم بابا حنایتان پیش من که دیوار اطاقم از این الواح رنگارنگ پر است، رنگی ندارد. به هر حال ما همه در بازار پررنگ چشم و هم چشمی می خواهیم چشم همدیگر را دربیاوریم و بگوییم من منم و این منمان آنقدر بزرگ است که اگر دستمان برسد، کارهای دیگری که گفتنی نیست هم می کنیم. 

ولی به هر حال من هر وقت به اطاقم می روم، از این لوح ها لجم می گیرد چون فکر می کنم کاش آنها که به من این همه لوح دادند، از فکرم و از کارم کمی حمایت می کردند آنها مرا گول زده اند چون لوح داده اند که بگویند ما قدر تو را می دانیم ولی در واقع شاید پشت سرم گفته اند بگذار دلش به لوح ها خوش باشد و هر وقت جلوی کار مرا گرفتند، بگویند ما نبودیم به خدا ما که به تو لوح تقدیر دادیم تازه با قاب مینیاتور هم دادیم نه قاب چوبی ساده. 
من هر وقت این قاب ها را می بینم یاد این می افتم که مثلا فلان آقا که بدون هیچ تجربه ای آمد و معاون یا وزیر شد، اصلا کی بود که من به لوحش دل خوش باشم اگر نلسون ماندلا به آدم لوح بدهد یه چیزی. ولی در مجموع روزی که تابلوهای خوبی خریدم باید یکی یکی این لوح ها را سر به نیست کنم انشاالله قبل از مرگم. تا خدای نکرده دخترم توی دلش نگوید این مامان ما هم چقدر این قاب های بیچاره را اینور و آنور برد تازه خودش هم مرد.
بنابراین برای راحت شدن از دست این قاب ها که همه آدم های مثل من از وجود آنها زجر می کشند و آنها را به دیوار محل کارشان یا خدای نکرده خانه شان آویخته اند، باید راه حلی ارایه داد.
شاید بد نباشد برای صرفه جویی ملی یک سازمان تجمیع قاب ها و لوح های تقدیر ایجاد شود تا تمامی این الواح را قبل یا بعد از فوت جمع آوری کند و وزارتخانه ها و ادارات دولتی که می خواهند به کارکنانشان لوح تقدیر بدهند، تنها کاغذ توی قاب ها را عوض کنند و به هر که لازم است، لوح بدهند از این قاب ها استفاده کنند.
این سازمان می تواند یک اداره خاص برای به نام "اداره استفاده بهینه از کاغذ لوح های تقدیر درگذشتگان" ایجاد کند و این اداره کاغذهای اضافی را برای بازسازی و ایجاد مقوا و انواع قوطی برای زولبیا، بامیه، خرما و غیره بفروشد البته ... 

عضو هیات علمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

ایران دریامحور؛ مسیر آینده توسعه و فرصت‌های منطقه آزاد شمال

اولین تجربه حضور در همایش دانشگاه و رسانه در دانشگاه مازندران – بابلسر

مسئله حجاب به عهده مسئولان سه قوه است

حذف 323 سرعت‌کاه غیرمجاز به دستور استاندار مازندران

وضعیت مطلوب دام در شهرستان سوادکوه

جشن بزرگ هفته مازندران در دبستان مهدیه پل‌سفید

پیام تبریک صاحب‌امتیاز و شورای تحریریه‌ی پایگاه خبری فجر شمال به نویسنده سویه‌های نمایشی در آیین‌ها و بازی‌های محلی مازندران

رونمایی از دو اثر ادبی در بابلسر؛ پیوند آیین‌های بومی با نگاه انسان‌گرای ادبیات معاصر

کشف ماینر‌های میلیاردی قاچاق در شهرستان سیمرغ

آیین رونمایی از دو اثر ادبی در بابلسر برگزار می‌شود

حسینیان جانشین سازمان بسیج کارگران و کارخانجات کشور شد

پیش‌بینی برداشت بیش از 145 هزار تن مرکبات از 3740 هکتار باغات سیمرغ

نخستین همایش استانی «دانشگاه و رسانه» در مازندران برگزار شد

مقام قدسی کوثر هستی؛ استدلال قرآنی بر مظلومیت و شهادت حضرت زهرا (س)

81 نوعروس تحت حمایت کمیته امداد بابل راهی خانه بخت شدند

جمع‌آوری بیش از 121 میلیارد ریال برای رفع نیاز محرومان

نخستین رویداد ملی «جایزه ادبی نیما» برگزار می‌شود

نقدی بر گزارش روزنامه هفت صبح از رواج پدیده شوگرددی و شوگرمامی

تأکید بر آنالیز خاک و نقش کشاورزان پیشرو در توسعه کشت‌های استراتژیک

شهر زیرزمینی نوش‌آباد، شاهکار شگفت‌انگیز دست‌کند ایرانیان در دل خاک

بازدید آیت‌الله پیشنمازی از پایگاه هلال‌احمر گدوک؛ تجلیل از فداکاری امدادگران مازندرانی

ارائه‌ خدمات آموزشی جهاددانشگاهی مازندران به دانشجویان جدیدالورود

هشدار نماینده ولی‌فقیه در مازندران نسبت به گسترش ناهنجاری‌های فرهنگی

تیم اتو فرزاد بابل قهرمان جایزه بزرگ والیبال دودانگه ساری شد

حمایت از مظلوم امنیت ملی، منافع و مصالح کشور را تأمین می‌کند،

گرامیداشت زادروز «نیما یوشیج» در روستای یوش

خانلری امام جمعه سیمرغ گفت / با تاکید بر اینکه توان دفاعی کشور خط قرمز نظام است تصریح کرد موشک. های ایران اسلامی همیشه در حالت آماده باش هستند

دودانگه ساری میزبان سومین دوره مسابقه سراسری دو خیابانی کشور شد

بیداری ملت‌ها در برابر ظلم و استکبار نشانه‌ای از تحقق وعده الهی است

چهارمین آیین «شهیدانه دعوت» در پهندر دودانگه برگزار شد

نشست قرارگاه راهبری مساجد شهرستان بابلسر در هادی شهر

احیای زمین‌های «رِجه» پس از چهار دهه رکود؛ آغاز فصلی تازه برای کشاورزی سوادکوه

جمع‌آوری 134 میلیارد تومان زکات در مازندران طی شش‌ماهه نخست سال

امام جمعه شهرستان سیمرغ گفت /کتاب و کتاب خوانی مهم‌ترین ابزار در ارتقا فرهنگ عمومی جامعه است.

نشست نوآوری در مشاغل مرتبط با صنعت نوغان و پرورش کرم ابریشم برگزار شد

مازندران خاستگاه بزرگان علم، ادب و جهاد است

«یاس نبی» در مدارس مازندران به اجرا در می آید

مازندران از دیرباز پیوندی ناگسستنی با تاریخ ایران داشته است

ایستگاه صلواتی چهارشنبه‌های رضوی(ع) درسوگ حضرت زهرا(س)درسیمرغ برپا شد

عطر فاطمی (س) درچهارشنبه‌های امام رضایی در شهرستان سیمرغ

حضور خادمیاران امام رضا(ع) در چهارشنبه‌های رضوی همزمان با ایام فاطمیه (س) در مدارس سیمرغ

راهپیمایی 13 آبان؛ یادآور دلاوری دانش‌آموز شهید حسین فهمیده

افتتاح خانه هلال روستای ورسک

لایحه منع خشونت علیه زنان نیازمند تصویب شدن است

صحنه شکار نافرجام مرغ ماهی‌خوار در ساحل بابلسر

راهپیمایی مردم و دانش‌آموزان بابلسر در یوم‌الله سیزده آبان

عدالت پزشکی در شهرستان‌های محروم رعایت نشده است

پیام فرمانده انتظامی شهرستان سیمرغ به مناسبت 13 آبان

مراسم راهپیمایی یوم الله 13 آبان 1404 در شهرستان سیمرغ برگزار شد

nیدار استاندار مازندران با جمعی از ایتام دانش‌آموز تحت حمایت کمیته امداد